پیش فاکتور دریافت فایل
اختلالات خودبیمارانگاری در روانشناسی
9064
9,900 تومان
.zip
157 کیلوبایت
توضیحات:
این تصور خودبیمارانگارانه، زمانی بیماری تلقی می‌ شود که حدود ۶ ‌ماه از آغاز آن بگذرد و با ‌وجود تایید سلامت بدن توسط پزشک، شخص هم‌ چنان بر بیمار بودن خود اصرار ‌‌ورزد و در نهایت، ترس از بیمار بودن، شخص را مدام به کلینیک ‌ها و درمانگاه‌ های مختلف جهت آزمایش و تجویز دارو بکشاند که به آن “سندرم بیمار خیالی” نیز می گویند.خودبیمارانگاری‌ عبارت‌ است‌ از اختلالی‌ که‌ در آن‌ فرد اعتقاد زیادی دارد که‌ مبتلا به‌ یک‌ بیماری‌ جدی‌ یا مرگبار است‌، علی ‌رغم‌ این‌ که‌ معاینات‌ و بررسی ‌های‌ کامل پزشکی‌، هیچ‌ مشکلی‌ را نشان‌ نمی دهند.چنین فردی معمولا در مورد بیماری ‌ها، تشخیص‌ و درمان‌ آن ها اطلاعات‌ زیادی‌ کسب‌ می ‌کند، زیرا به‌ پزشکان‌ زیادی‌ مراجعه‌ می کند و تحت‌ بررسی ‌های‌ زیادی‌ قرار می ‌گیرد. درعلم روانپزشکي به شخصي که از سلامت بدني برخوردار است ولی خود را بيمار مي انگارد هيپوکندرياک يا خودبيمارانگار گويند. تشخيص اين حالت زماني صورت مي گيرد که شخص طي حداقل شش ماه عليرغم اطمينان خاطر از لحاظ پزشکي ، خود را متقاعد نموده که بيمار است و يا مي ترسد که بيمار باشد . یکی دیگر از اختلالات شایع و آزار دهنده ، اختلال خود بیمار انگاری نام دارد ، این اختلال به این صورت است که شخص فکر می کند که مبتلا به بیماری سختی شده است که درمان آن بسیار دشوار می باشد. این موضوع به مرور می تواند مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد کند.خود‌بیمارانگار یا هیپوکند‌ریاک (hypochondriac)، در اصطلاح روان‌ شناسی و روان ‌پزشکی به شخصی اطلاق می‌ شود که با وجود برخورداری از سلامت بدنی، خود را بیمار می‌ داند و همواره از دردهای خیالی شکایت می‌ کند. ترس بيمارگون يا اعتقاد به داشتن يک بيماري جدي با وجود اينکه بيمارئي وجود ندارد ـ هرکدام از اعضاء بدن ممکن است درگير شوند. از همه شايعتر درگيري سيستمهاي گوارشي و قلبي عروقي است.آنها با کوله باری از اندوه و کیسه های پلاستیکی پر از دارو از این سو به آن سو می روند. گاهی نیز پوشه هایی حاوی آزمایش ها، رادیوگرافی ها، سونوگرافی ها و نسخه های متعدد دارند. افراد خودبیمارانگار۱۰ درصد همه مراجعان به پزشکان را تشکیل می دهند. آنها ساکنان همیشگی اتاق های انتظار پزشکان، نیمکت های آزمایشگاه و تخت های بیمارستان ها هستند. بیشترشان نگران دستگاه قلبی – عروقی یا دستگاه گوارش خود هستند. با اشتیاقی تحسین برانگیز، از نشانه های دستگاه گوارش خود ساعت ها می گویند، از دردها، شل بودن و سفت بودن مدفوع و رنگ آن و با اندوه، از درد سینه و ضربان قلب پرغصه خود می گویند، از جیب و کیف و کیسه، نوارقلب و اکوکاردیوگرام و نتایج آزمون ورزش را بیرون می کشند و اشک به چشمان شنونده می نشانند. زمانی که پزشک به آنها اطمینان می دهد مشکل جسمی ندارند، برای ۳ ۲ روز خوب و خوشحال هستند، روی ابرها قدم برمی دارند، دسته گل برای پزشک می برند و آگهی تشکر از او چاپ می کنند، اما هفته بعد پژمرده و دژم نزد طبیب بازمی گردند و می نالند که بیماری بازگشت و چاره می خواهند و چون از او معجزه نمی بینند، به جستجوی جالینوس و بوعلی سینای زمانه از این سوی شهر به آن سو روانه می شوند، در حالی که زمزمه می کنند: «درد ما را نیست درمان الغیاث». دلایل بروز خودبیمارانگاریافراد خودبیمارانگار اشتغال فکری و نگرانی پیوسته ای درباره حالت سلامت یا وضعیت اعضای بدن خود و شکایت های متعدد درباره امعا و احشا و اندام و اجزای بدن خود دارند. در آنها هر کارکرد بدنی که عموم مردم بدیهی می دانند و توجهی به آن نمی کنند، به صورت نشانه ای از یک بیماری خطیر و درمان ناپذیر جلوه می کند؛ تندی و کندی نبض، اجابت مزاج، سردرد عادی، حتی خستگی یا بی خوابی یا بی اشتهایی یا پراشتهایی را اغراق آمیز درک می کنند و ذهنشان را آشفته می کند. در معاینه آنها هیچ فرایند آسیب شناختی ای، قابل مشاهده نیست اما توجه شان به صورتی غیرطبیعی بر بدن خود متمرکز است. به نظر می رسد خودبیمارانگاری ناشی از جابجاشدن اضطراب از منابع ذهنی ناخودآگاه به جسم باشد. 

1403/8/21 - مارکت فایل